زمین نشیب جانب مغرب از تهامه. یا مابین ذات عرق تا دریای یمن. (از منتهی الارب). همان تهامه و آنچه تالی یمن است. اصمعی گوید: میان ذات عرق و دریا غور تهامه است. و انتهای تهامه از طرف حجاز ’مدارج العرج’ و اول آن از طرف نجد ’مدارج ذات عرق’ است. و نیز اصمعی گوید: یقال: غار الرجل یغور، اذا سار فی بلاد الغور. کسائی نیز بر آن است و قول جریر را شاهد آورد که وی گوید: یا ام طلحه ما رأینا منکم فی المنجدین و لا بغور الغائر. (از معجم البلدان)
زمین نشیب جانب مغرب از تهامه. یا مابین ذات عرق تا دریای یمن. (از منتهی الارب). همان تهامه و آنچه تالی یمن است. اصمعی گوید: میان ذات عِرق و دریا غور تهامه است. و انتهای تهامه از طرف حجاز ’مدارج العرج’ و اول آن از طرف نجد ’مدارج ذات عرق’ است. و نیز اصمعی گوید: یقال: غار الرجل یغور، اذا سار فی بلاد الغور. کسائی نیز بر آن است و قول جریر را شاهد آورد که وی گوید: یا ام طلحه ما رأینا منکم فی المنجدین و لا بغور الغائر. (از معجم البلدان)
نام محلی است در یمن و برای عطریات و ادویۀ گرانبها معروف به وده و اهالی آن به واسطۀ فروش آنها بسیار دولتمند و بامکنت بودند. (از قاموس کتاب مقدس). در یکی از کتیبه های مصری که به خط میخی نوشته شده اسم مملکتی برده شده که به زبان مصری آن را شبا مینامیدند و باید سبا باشد که در عربستان جنوبی بود. (ایران باستان ج 1 ص 570 و 569). رجوع به سبا شود
نام محلی است در یمن و برای عطریات و ادویۀ گرانبها معروف به وده و اهالی آن به واسطۀ فروش آنها بسیار دولتمند و بامکنت بودند. (از قاموس کتاب مقدس). در یکی از کتیبه های مصری که به خط میخی نوشته شده اسم مملکتی برده شده که به زبان مصری آن را شبا مینامیدند و باید سبا باشد که در عربستان جنوبی بود. (ایران باستان ج 1 ص 570 و 569). رجوع به سبا شود